سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و به کسى که از او مشکلى را پرسید فرمود : ] براى دانستن بپرس نه براى آزار دادن که نادان آموزنده همانند داناست و داناى برون از راه انصاف ، همانند نادان پر چون و چراست . [نهج البلاغه]
چهارشنبه 86 آبان 30 , ساعت 7:59 صبح

به نام خالق برهانهای اصیل

با سلام ....

متن زیر ترجمه ی بخشی از مقاله ی دکتر مایک برانت ، معاون سازمان سیا و عضو فعال بخش شیعه شناسی است و در کتابی با عنوان "TO DIVIDE AND DESOLATE THEOLOTY A PLAN"  نیز در امریکا به چاپ رسیده است:

"عالم اسلام از قرن ها پیش تحت سلطه ی دولت های غربی بوده است، گرچه در قرن گذشته اکثر کشورهای اسلامی مستقل شده اند ، اما فرهنگ غرب بر سیاست،تعلیم و فرهنگ ان ها مسلط بوده است. به ویژه آن که نظام سیاسی و اقتصادی این کشورها توسط ما کنترل شده و می شود . اکثر این کشورها پس از استقلال توجهی به فرهنگ و تمدن اصیل خود نکرده اند و با همان فرهنگ و نظام وارداتی غرب جامعه ی خود را به پیش برده اند. در سال 1980 که انقلاب اسلامی ایران به وجود آمد و به مخالفت با سیاست های ما برخاست، ابتدا خیال می کردیم که این حرکت نتیجه و انعکاس طبیعی سیاست های غلط و ناقص و فشار و اختناق شاه ایران بوده است و عناصر مذهبی از این خستگی و دلزدگی توده ی مردم دارند بهره می گیرند و ما می توانیم بعد از برکناری شاه ایران افراد مورد نظر خود را روی کار آوریم و سیاست های خود را تداوم دهیم.

پس از گذشت دو سه سال اول با گروگان گیری ، حادثه ی طبس و رشد روز افزون انقلاب و آثار آن در کشورهای لبنان، عراق،کویت،پاکستان، مقامات بلند پایه ی سیا بر این باور شدند که انقلاب ایران فقط نتیجه و انعکاس طبیعی سیاست های شاه نبوده است>>>
 بلکه عوامل و حقایق دیگری نیز وجود دارد که محکم ترین آن ها >>>

1) یکی  جمع بین رهبری سیاسی ایران و مرجعیت مذهبی است(جدا نبودن دین از سیاست)  و...

2) دیگری شهادت حسین(علیه السلام) نوه ی پیامبر اسلام در 1400 سال گذشته، که شیعه از قرن ها پیش با اقامه ی عزا و ذکر مصیبت با غم و اندوه آن را زنده نگه داشته است.

همین دو فاز است که شیعه را از بقیه ی جوامع فعال تر و پر جنب و جوش تر ساخته است.

در گردهمایی بزرگ مقامات سیا تصویب شد که برای مطالعه ی اسلام شیعی و برنامه ریزی و کار روی این پروژه ، شعبه ی جداگانه و مستقلی تاسیس شده ، با یک بودجه ی چهل میلیون دلاری پروژه آغاز به کار کند.

 1)جمع آوری اطلاعات
 2)اهداف کوتاه مدت:تبلیغات علیه شیعه و راه اندازی آشوب های بزرگ شیعه و سنی و ایجاد اختلاف بین آن ها، تا توجه آن ها به آمریکا و برنامه هایش نباشد.
3)اهداف دراز مدت:در مرحله ی اول محققین و کار شناسان به تمام جهان اعزام شدند، پایان نامه ی دکترای خود را حول محور های زیر به پایان رساندند:
    الف:کدام مناطق جهان شیعه هستند و چه قدر؟ حالات و روحیات آن ها و آداب معاشرت و عقاید آن ها و اختلاف هایی که با هم دارند چیست؟ ب: تضادهای داخلی شیعیان را چه گونه می توان تحریک کرد؟ ج: اختلاف بین شیعه و سنی را چه گونه می توان دامن زد؟

دکتر مایکل برانت می گوید: بعد از نظر سنجی های اولیه و جمع آوری اطلاعات به مطالب زیر دست پیدا کردیم:

1)مرجعیت شیعه سرچشمه ی اصلی قدرت شیعه است که با پا فشاری بر اصول و اعتقادات محکم از دین و تفکرات شیعه دفاع می کنند.

در طول تاریخ گذشته هیچ گاه با حاکم غیر اسلامی بیعت نکرده اند. با فتوای یک مرجع تقلید وقت( آیت الله شیرازی)انگلیس نتوانست وارد ایران شده، در عراق صدام با تمام توان و سعی خود نتوانست مرکز علمی شیعه و حوزه ی نجف را با خود همراه کند و مجبور به  بستن آن شد در حالی که مراکز علمی در جهان همیشه با حاکمان وقت همراهی کرده اند.
در قم مرکز ایران هم مرجعیت، تخت ظلم ستم شاهی را برچید و با ابر قدرت ایران نبرد کرد.
در لبنان نهضت آیت الله صدر ارتش های انگلیس و فرانسه و اسرائیل را مجبور به فرار از لبنان کرد. بعد از به وجود آمدن اسرائیل بزرگ ترین مزاحمت برای ما به شکل و نام حزب الله به وجود آمد؛ از همین چیزها و قضایا به این نتیجه  رسیدیم که برخورد مستقیم و رو در روبا شیعه ضرر زیاد و امکان پیروزی کم دارد. لذا باید پشت پرده کار کرد و به جای اصل قدیم انگلیسی ها که«تفرقه بیانداز و حکومت کنید» اصل دیگر «تفرقه بیانداز و نابود کنید»را در پیش گرفت.

مایکل برانت خلاصه ی اهداف دراز مدت را این چنین ذکر می کند:

افرادی را که با شیعه اختلاف نظر دارند باید علیه شیعه منظم و مستحکم کرد. شایعه ی کفر شیعه ها را گسترش داد و آن ها را با تبلیغات منفی از جوامع جدا کرد.
باید مطالب نفرت بر انگیز علیه آن ها نوشته شود و افراد کم سواد و بی سواد علیه شیعه تقویت شوند. یک جبهه ی تمام عیار برای مقابله با مرجعیت شیعه ایجاد شود تا به عنوان ستون پنجم ، سیمای شیعیان را مسخ کنند.

در همین رابطه دکتر مایکل برانت می گوید: در مراسم عزاداری که مردم به یاد واقعه ی کربلا جمع می شوند یک نفر سخنرانی می کند و واقعه ی کربلا را بیان می نماید. مستمعان گوش می دهند و بعد از آن طبقه ی جوان سینه زنی می کنند.
این سخرانی و این مستمعین برای ما مهم ترهستند

زیرا از همین عزاداری ها و مجالس در شیعه ها جوش و خروش و انگیزه ی بزرگ جنگ با باطل به خاطر حق به وجود می آید. لذا ما

از بودجه ی خود ده ها میلیون دلار برای به دست آوردن سخنران ها و مستمعین اختصاص دادیم تا در مرحله ی اول توسط افراد از خودشان( که هم پول پرست هستند و هم عقایدشان سست است و هم خواستار کسب شهرت و صاحب نفوذ و موثرند) در عزاداری ها عرضه کنیم. کارهایی که باید انجام داد:
۱) به وجود آوردن و یا سرپرستی مداحان(کسانی که از آن ها به عقاید شیعه معرفت ندارند)
۲)اضافه کردن سنت های نادرست و بدعت در عزاداری و ترویج رسم هایی که با عقاید شیعه منافات دارد.
۳)مطرح شدن سیمای عزاداری در جامعه به گونه ای که شیعه یک گروه جاهل و توهم پرست معرفی شود که عزاداری آن ها از محرم موجب مزاحمت و اذیت مردم می شود.
۴)  کمک مالی به افرادی که بتوانند با نوشته ها و آثار خود عقاید و مراکز شیعه را هدف قرار دهند، بنیان های شیعه را منهدم کنند و اعتقادات شیعیان را ساخته و پرداخته ی مراجع و علمای شیعه قلمداد کنند. برای تشریح و اجرای این گونه برنامه ها باید پول های هنگفت خرج شود و مداحان به خوبی تشویق شوند تا شیعه که مذهبی با منطق قوی است تبدیل به یک مذهب و تفکر درویشی محض شود و از درون پوک و تو خالی؛ همین کارها در بین مردم نفرت را به وجود می آورد و تفرقه و چند دستگی گسترش می یابد.
۵) مطالب تحقیقی علیه مرجعیت جمع شود؛ آن گاه این مطالب که توسط نویسندگان پول پرست و به ظاهر بی نام نوشته شده، با هزینه های فراوان چاپ و نشر و توزیع شود و بین مداحان و عوام شیعه، این مطالب ساختگی پخش شده و با این حرکت تا سال 2010 میلادی، بحث مرجعیت به عنوان محور شیعه برچیده می شود. جمعیتی که تا به امروز مانع اصلی راه دولت مردان بوده است، به دست خود شیعیان نابود شود.

در آخر دکتر مایکل برانت می گوید: از این برنامه ها بعضی اجرا شده و بعضی دیگر در حال پیاده شدن است و مقداری از باقی مانده ی برنامه ها در آینده عمل خواهد شد.

 

به نقل از: نشریه ی خیمه: قم صندوق پستی:۴۴۹-۳۷۱۸۵

 

به رسم وفای به عهد ...سعی می کنیم.....از عقل بگوییم !!!

حرف دل باشد برای بعد

 

یا امام رضا (ع)


چهارشنبه 86 آبان 16 , ساعت 2:12 صبح

به نام خالق برهانهای اصیل 

با عرض سلام... 

شهادت حضرت مولی الموحدین امام جعفر صادق (ع) رو خدمت بشریت تسلیت عرض میکنم !!

یک نکته ی جالب می دونستید علاوه بر حضرت امام حسین (ع) چه کسی دارای لقب " ابا عبدالله " هستش؟؟

حدستون درست بود ............... امام جعفر صادق(ع)

 اگر در طول تاریخ نگاه بکنید این دو امام بزرگوار (توضیح اضافات است که تشیع بین ائمه هدی فرقی قایل نیست و تنها برای نمود ظاهری آنها تفاوت قایل است) در سیر جامعه بشری (چه مذهبی و چه علمی و ..) نقطه ی عطف ایجاد کردند(شاید از این جهت هر دو دارای لقب اباعبد الله بودند)

 منظور از نقطه ی عطف چیه؟؟؟ منظورم اینه که بعد از دوران امام حسین (ع) و حضرت امام صادق(ع) مذهب اسلام حقیقی و تشیع به شدت احیا شد و اصل و اساس دین و هدف دین که پرورش عبودیت حقیقی و پویا بود رنگ سبز ، تازه و حقیقی به خودش گرفت. و شاید به همین خاطر لقب اباعبدلله یا پدر عبد خدا به این دو امام اختصاص یافته.. 

تو فتح کرده ای اینجا تمام عقل ها را

 

 خداوندا لعنت باد بر وهابی های بد تر از صهیونست هااا...!!!!

نظریه امام صادق(ع) در مورد حرکت ظاهری و درونی (اتمی و مولکولی)

 

او در مباحث درسی خود فرموده است : هرچه هست حرکت دارد و حتی جمادات هم دارای حرکت هستند گرچه چشم ما نبیند ولی نمی توان چیزی را یافت که بی حرکت باشد.

ایشان در 12.5 قرت قبل این حقیقت را بر زبان آورد که اگر لحظه ای حرکت متوقف گردد انسان می میرد.

به عنوان شاهد این امر حضرت در یکی از کلاسهاشون به یکی از شاگرداشون تاکید می کنند که خون در بدن انسان همواره حرکت می کنند که در ابتدا با تعجب حاضرین مباحثه مواجه می شوند

(همانطور که می دونید در قرن دو اخیر حرکت اتمهای درون ملکول و همچنین حرکت ارتعاشی مولکولها برای بشر مسجل شده است )

 

یه سوال ؟ حالا از کجا معلوم امام صادق(ع) اصلا به حرکت درون اجسام اشاره کرده باشند؟

جواب : یک روز امام صادق(ع) هنگام مناظره با فردی به نام ابو شاکر از او (که ابتدا منکر خدا بود) سوالی می پرسند که >>>

 

ای ابوشاکر آیا این سنگ روبرو را می بینی؟؟ تو این سنگ را جامد و بی حرکت می بینی چون چشم تو حرکت آن را نمی بیند و هر کس به تو بگوید در این سنگ حرکاتی وجود دارد که حرکت ما که در اینجا هستیم در قبال آن همچون سکون است ( اشاره به حرکت الکترونی و مولکولی به همراه تاکید بر سرعت بالای آنها ) نمی پذیری و خیال میکنی افسانه سرایی می کند غافل از اینکه این حرف نشان از نادانی تو  دارد و شاید روزی برسد که بر اثر توسعه ی دانایی مردم بتوانند حرکت درون سنگ را مشاهده نمایند.

نکته : در حدود سال 1971 تا 1973 در مجله ی ساینس امریکا برای اولین بار این مطلب به عنوان سر تیتر چاپ شد :

دانشمندان توانسته اند برای اولین بار با  عکس برداری بوسیله ی اشعه لیزر حرک حرکت مولکولها را بطور واضح ببینند و اتمهای هر مولکول را بطور مفروض مشاهده کنند .

در ادامه می فرمایند : تو می دانی همین سنگ امکان دارد از آن سوی جهان آمده باشد؟؟ زیرا قسمت های مختلف زمین پیوسته حرکت می کنند و حرکت آنها باطنی ست به چشم ما نمی رسد  و البته با عقل م یتوان فهمید همه چیز پیوسته حرکت می کند.

باز هم نکته ی بسیار جالب :

این سخن امام صادق(ع) یک حقیقت علمیه ثابت شده ی امروزیست که زمین پیوسته حرکت می کند و مثلا ذکر شده است سرعت حرکت قاره های آفریقا و امریکا حدود سالی 20 سانتی متر به سمت غرب و قاره ی آسیا 20 سانتی متر به شرق است درنتیجه حدود 35 تا 40 میلیون سال دیگر به هم می رسند.

باز هم این امر نکته ی بسیار عجیبی می تونه باشه برای افرادی که قائل به علم امامت و علم لدنی برای حضرت نیستند که می گن :

 امکان نداره فردی ولو هرچقدر باهوش با وسایل اون زمان و عقب ماندگی جامعه ی عرب قبل از آن به تنهایی 1200 سال از برترین های بشریت جلو باشه !!!

 

به نظرتون عدم قبول این واقعیت توسط اون افراد چه دلیلی می تونه داشته باشه؟؟؟

 

گذشته از همه ی این مطالب چیزی که خیلی برای بنده عجیبه اینه که چطور امکان داره امام صادق(ع) دارای 4000 شاگرد از نقاط مختلف بوده باشند و روزانه تعداد زیادیشون به کلاس درس ایشون برند اما دو مورد زیر با این تفاسیر رخ بده >>>

 

1)  در مدت آخر عمرشون اکثر شبهای هفته خلیفه ی وقت لعنت الله علیه  ماموری رو می فرستاد که ایشون رو به دربار  ببره نمونش فردی بود به نام ابن ربیع(لعنت الله علیه) که فرد بد دهنی بود و با بی احترامی وارد خانه ی حضرت می شد و ایشان رو می برد ولی کسی نبود از حضرت دفاع کنه.......

 

 

2)  با اینکه حقانیتشون با تمامی تفاسیر شناخته شده بود اما وقتی یکی از شیعیانشون مراجعه می کنند به ایشان و ازشون میخواهند که اقدام به قیام کنند ایشان به دلیل عدم یار کافی از این امر سرباز می زنند

 

این مورد دوم بنده رو یاد دو امر می ندازه  :

1)     قیام امام حسین (ع) با 72 نفر

2)     عدم قیام امام زمان(عج) و شباهت با دوران امام صادق (ع)

 

خب این هم گوشه ای از غربتی که حضرت امام صادق(ع) داشتند.

 

یا امام صادق(ع) >>>>

 

تو فتح کرده ای اینجا تمام عقلها را

یا زهرا

  

 

 


چهارشنبه 86 مهر 4 , ساعت 2:44 صبح

بسم الله

مولا علی (ع) : پیوسته امت مسلمان به راه خیر قدم می نهند ، تا زمانی که از فرهنگ و آداب و رسوم ( مانند پوشیدن لباس و غذا خوردن و ... ) از کافران تقلید نکنند.و اگر در آداب از بیگانگان پیروی کردند خداوند قادر آنان را ذلیل می گرداند(از دوستی به نام جواد)

امیرالمومنین(ع) می فرمایند :

خنده بی دلیل نشانه حماقت است !(از دوست عزیزی به نام حمیدرضای گل)

                          لبخند ها برای که به صدا در می آیند ؟؟

 با سلام...
اینبار هم شاید متفاوت ...

  1. اولین لبخند از ابتدای آفرینش مختص خداوند بود ، وقتی که آفرید و مهربانانه خلق نمود در واقع لبخندی مهر آمیز بر بشریت و تمامی موجودات زد....(خب این شد علت که تو خط بعدی معلولش رو هم خدمتتون عرض می کنم)

 انسانهای متعالی و عاقل+ عاشق حقیقی هم از ابتدای آفرینش چه در سختی و بلا و چه در خوشی و راحتی به خداوند لبخند می زنند(این هم شد معلول پاراگراف قبلی)

نمونش امام حسین(ع) که به زبون تاریخ هم در نعمت لبخندمی زد و هم در بلا ...

احادیث فوق العاده از ائمه :
مومن حزنش در قلبشه و نشاطش در صورتش(البته تفسیر و توضیح عمیقی داره و منظور هر حزن و شادیی نیست)

پدری که به دخترش لبخند بزنه و دست او رو ببوسه عملش فراتر از صدها هزار حج مقبوله

چرا؟ خب اولا بنیان خونواده محکم تر می شه و چون یکی از علتهای موفقیت جامعه موفقیت خونوادس پس از این دیدگاه حائز اهمیته

ثانیا مخصوصا دختر اگر نیاز عاطفیشون در خونواده تکمیل نشه بنابر فطرتش به اولین ابرازعلاقه ی خواه شیادانه ی هر کسی بیرون از خونواده حساس می شه و پاسخ میده که در این صورت یک بحران در نسلهای اینده ایجاد می شه

  1. زن و مرد :

در تحلیل روابطشون نباید یکسان برخورد کرد چرا؟؟؟ خب هر علتی ، معلولی داره و علت برخورد متفاوت همون تفاوته وجودیشونه...

.......

شلوغ بود....دانشگاه و می گم ....

پژمان رو از دور دیدم .....با سعید احوالپرسی کرد و یه گفت و شنود جالبی با هم داشتنو بعد زد پشتش وگفت مرتیکه اون اس ام اس چی بود زدی بهم مردم از خنده .....دو سه دقیقه ای گفتن و خندیدن...خداحافظی کرد و اومد به سمت من...

یکهو خانوم شکوهی از بچه های دانشگاه رو دید ..... لبخند زد و گفت خانوم مارو  گرفتی؟؟ دختره گفت واااا یعنی چی گرفتمت تو اون روز سرکلاس من و ضایع کردی منم جوابش و تو فلان کلاس دادم دیگه....یکهو زدن زیر خنده ...

با خودم گفتم :

چطور می شه ادم برخوردش در مقابل آب، که سرد باشه یا گرم فرق می کنه اما در مقابل دوتا جنس مخالف که زن باشه یا مرد نه؟؟؟....

 حــــــــــــــــــــــــــــــالا یعنی چی ؟؟ لبخند ها برای که به صدا در می آیند؟؟

 رسول الله (ص)فرمودند: اگر فردی حرامی رو انجام نده خداوند در دنیا و قبل ازآخرت آن حرام را به طور حلال و با کیفیت بیشتر در اختیارش قرار می  دهد
امیرالمومنین(ع) فرمودند : اگر بزرگواری میخواهی از حرام دوری کن
(روایت مهمی در باب اهمیت عقل) امیرالمومنین(ع) می فرمایند : اگر بر فرض خداوند سبحان بندگانش را از چیزهای حرام نهی نمی کرد بر خردمند و عاقل لازم بود از آنها دوری کند

 داشتم مطلبی رو میخوندم با عنوان چهل گناه زبان :

که دیدم در یکی از اونها نوشته بود ....شوخی با نامحرم ....

 واقعا چرا؟؟؟

چرا اینقدر محدود کنندس اسلام؟؟؟ اصلا ببینم این محدودیته یا نه ؟ اگه نه علتش چیه؟؟؟ خب حالا اون ادمهایی که این محدودیت رو توی فرهنگشون نداشتند توی چه وضعیتی هستند؟؟؟؟؟

اسلام و مذهب اصیل شیعه در اینجا دلیل جالبی می اره :

اسلام جامعه رو محل فعالیت سالم و پویا می دونه ، جامعه ای که در اون زن و مرد نه به هر دلیل و بلکه به ضرورت صحیح کنار هم قرار بگیرند و فعالیت کنند .

بنابر این عشوه گری های زن و تیکه های مرد و لودگی بیش از حد زن و مرد و .... جامعه رو از یک پویایی صحیح به پویایی کاذب تغییر می ده ....مثلا چی؟؟؟
مثلا اینکه دانشگاه ها چون دخترونه پسرونس و مختلطه(کاری به درست و غلطیش ندارم هااااا) طرف دوست داره بره سر کلاس و نباشه مثلا نمی ره یا خوشش نمی اد بره یا ....

یا مثلا یه پسر تا یه دختر می بینه لحن صداش و ایستادنش و مدل ابروهاش  عوض می شه....!!!!!

 در پروتکل های یهود که حدودا صد مورد هستش به مورد زیر توجه کنید :

پروتکل 1 : مردم غیر یهودی از همان آغاز جوانی بوسیله ی ما بی بند و بار و بدون اخلاق می وند و عوامل ما عباارتند از : معلمان سرخانه ، خدمتکاران و منشی ها و زنهای فاسد  و ....

  1. بالاخره چیکاره ایمممم؟؟؟

 بالاخره این خنده ی ما و مزاح ما بر اثر چیه؟؟؟

  • فکر خاصی پشتشه؟
  • بر اثر تبلیغاته خاصیه؟
  • می خواهیم بگیم ادم خوبی هستیم؟؟؟
  • برا خدا می خندیم؟؟؟
  • لذت داره میخندیم؟؟؟
  • نخندیم چیکار کنیم؟؟؟(هیچی بریم سیگار بفروشیم، معلومه که)

چرا لبخند اضافیه ی یک پسر به یه دختر و درست نمی دونیم ولی پدر همون دختر اگر لبخند اضافی به دخترش بزنه مستحقه بالاترین ثواباس؟؟؟ خب اینا که همشون لبخنده که....!!!

افرین بر میگردیم به همون علت و معلول باید ببینیم علت اون لبخنده چیه؟؟؟!!!! یعنی چه عواملی باعث می شه یه کسی به کس دیگه بخنده؟؟

  1. نمود :

اینکه گفتم لبخند ها برای که به صدا در می ایند منظورم ا ینه که بعضی وقتها این لبخندها می شن یه روش و روند رفتاری که بعد دارای یه سری بازتاب و اثر می شن که به اندازه ی فریاد می تونن اثر منفی یا مثبت داشته باشن

نمودهای مختلفی داره : تاحالا فکر کردیم؟؟؟

مثلا در :

  • دانشگاه وقتی الکی به زن و مرد بخندیم
  • محل کار
  • خونه ی فامیل وقتی مثلا خیال کنیم دختر خاله و دختر دایی مثه خواهرمونن(یا بر عکس)
  • الله و اکبر از این مورد >>>> در اینترنت !!!!

آبجی و داداشی های اینترنتی !!!!

ایکونهای ماچ و بقل و بوسه !!!!و ....

 حرف آخر : استادی بهمون می گفتن هر وقت خواستید کاری رو انجام بدید  ببینید علت منطقی برای انجامش وجود داره یا نه؟؟؟!!!!

خلاصه رفقا ما باید همیشه رفتارمون و مدیریت کنیم و عوامانه به مسایل نگاه نکنیم و ابتدا اون کار رو تحلیل کنیم بعد انجام بدیم..!!!

حالا به نظر شما واقعا لبخند ها برای که به صدادر می آیند؟؟؟؟(خواهشا حتما جواب و نظرتون رو مبذول بفرمایید)

 (این پست به نظرم نا به محدودیتهای بسیاری به شکل مفید ارایه نشد پیشاپیش معذرت میخوام)

این تحلیل یکی از دوستان عزیزم به نام طه هستش که دیدم واقعا حیفه بقیه نخونن>>>>

به نظر من این مطلب با یه سری مطالب دیگه یه زنجیره جالبو تشکیل می دن...

حیا، غیرت، عفاف،حجاب، حریم و شاید خیلی از حلقه های دیگه که شما به این رنجیر اضافه کنید و اگه یکیش کم باشه این زنجیر از هم وا میشه... شاید کسی به جوانان ما علنا نگفته که بابا بی حیا باش با نامحرم! بلکه شاید تاثیرات سلسله ای همین نوارهای مبتذلی که در بین راهها گوش می کنیم در ضمیر ناخودآگاه نسل جوان چنین عادت هایی را ایجاد کرده باشد. شما می دونید یه ربع نگاه کردن بعضی شبکه های ماهواره ای کل عقل و غیرت و حیای آدمو شخم می زنه و اونوقت ملت ما نون شب ندارن بخورن ولی ماهواره دارن! با تشکر از بحث به جا به نظرم اگه یه پست تحلیلی با محوریت  -عوامل و علت های- رواج بی حیایی بی عفتی و روابط آزاد بین دختر و پسر هم کامل کننده این بحث باشه. مطلبی که در آخر متذکر میشم اینه که اصرار و پافشاری بر فمینیسم و برابر سازی غربی حقوق مرد و زن که امروزه با شتاب هر چه بیشتر در جمهوری اسلامی در حال دنبال شدنه شاید یکی دیگه از عوامل این نابهنجاریهاست. وقتی میبینیم کم کم داره مسابقات شیرجه بانوان نیز از سیما پخش میشه و تیم های ملی بانوان و آقایان مشترکا به اردوهای ورزشی می رن وقتی که مطبوعات زنی رو که هر روز با دوچرخه به سرکارش میره ستایش می کنن پس دیری نمی پاید که باید شاهد روابط آزادتر غربی باشیم... چیزی که خیلی ها اسمشو توسعه یافتگی و باز شدن افکار و رشد کردن اندیشه می ذارن... خدا بخیر کنه...

یا زهرا ام العباس 

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

پارسی بلاگ جان بای بای
شاید آخرین
مدتی که نبودم و عناوینی بی ربط بهم که مشغله های تحلیلی فکرم بودن
امام صادق (ع) و شعری از برای او
[عناوین آرشیوشده]