• وبلاگ : نوشته هاي يك مهندس شيعه
  • يادداشت : لبخند ها براي که به صدا در مي آيند؟!!!
  • نظرات : 68 خصوصي ، 171 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4   5    >>    >
     

    سلام

    وبلاگون خيلي پر محتوا و زيبا بود

    اگه تونستيد به وبلاگ منم سر بزنيد

    مرسي

    salam az veblaget khosham oomad be karet edame bede movafagh bashi

    با سلام :

    با شما تقريبا از لينك آقا ميثم ( سوته دلان ) آَشنا شدم .

    لينك شما را مطالعه كردم ، خسته نباشي ، مطالب جالبي را ارائه داده اي .

    اما بيان مطالب كمي بايد بيشتر پخته شود .

    من يك مخترع مسلمان متعهد به و طنم ايران هستم .

    مكتب ما ( اسلام) ، كشور ما و ملت ما از هر نظر ( علمي ، فرهنگي ) بسيار غني هستيم ؛ ولي متأسفانه اولا ً دشمنان بسيار زيادي داريم .

    ثانيا ً علم ما را دشمنان نمي گذارند شكوفا شود .

    من خودم يك مخترع هستم شما با مراجعه به وبلاگ من ؛ بيشتر در جريان روند علم و تحقيق در كشور قرار ميگيريد .

    با توجه به فرمايشات رهبر فرزانه انقلاب حضرت آيت اله خامنه اي و تأكيد مؤكد رئيس جمهور محترم : در باره اهمييت اختراعات و فن آوري ها در كشور متأسفانه بعضي از مديران اهميت آن را ناديده گرفته و ما مخترعين را در يك ماراتن و سيكل اداري طاقت فر سا قرار ميدهند و تا تمام

    نيرو و انگيزه مخترع را ازبين نبرند دست بردار نيستند .

    ما مخترعين زندگي بسيار سختي را در ايران متحمل ميشويم .

    بسياري از طرحهايمان در سينه هايمان خاموش ميشود .

    بسياري از طرحهايمان در راهروهاي هزار توي ادارات دولتي لو رفته و متأسفانه به دست بيگانگان و دشمنان اين آب و خاك مي افتد .

    ( درد دل يك مخترع با يك مهندس شيعه : حسين طالبي)

    بسم الله

    سلام برشما.ما به روز شديم

    تسليت بابت شهادت صداقت...

    + گردوغباره جارويه جارو كشاتم 

    به نام خداي من خدايه تو....

    سلام

    اميدوارم برا شهادت حضرت اب كنيد

    التماس دعا

    در بناه عباس علي باشيد

    يا علي

    با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت شما دوست عزيز که در عرصه ي اطلاع رساني و خدمت به دين مي کوشيد؛

    از شما درخواست مي کنم که در اسرع وقت به وبلاگ اسلام حقيقي سري بزنيد تا نتايج تحقيقات خود را در رابطه با دشمنان مهدويت با عنوان «فراماسونري: دجال آخرالزمان» خدمت شما ارايه نماييم .اميد است که کمکي هر چند کوچک به منتظران موعود عصر (عج) در رابطه با شناخت نشانه هاي ظهور شود. ان شا الله در اين مقاله ها خواهيد ديد که تشکيلات فراماسونري شباهت هاي اعجاب آوري با آن چه که در باب دجال در روايات اسلامي آمده است ، دارد که اين شباهت ها حتي شامل يک چشم بودن دجال، يهودي بودن او، فتنه در بيت المقدس و ... نيز مي شود که اين مسايل در قالب عکس ها و فيلم هاي بيشماري بيان شده اند. لطفاً در صورتي که مطالب مقالات را مفيد دانستيد ديگران را نيز به خواندن آن ها دعوت کنيد و يا اين مقالات را با حفظ امانت کپي نماييد. زيرا همان طور که خواهيد ديد متاسفانه وقت تنگ است و دشمنان اسلام تلاش دارند تا سال ???? حکومت جهاني شيطاني را تشکيل دهند. اين مساله اهميت اطلاع رساني هرچه سريعتر را بيشتر نشان مي دهد. پس لطفاً به ما در نشر اين مطالب ياري رسانده و بدانيد که ان شا الله ظهور نزديک است و با زمينه سازي نزديکتر مي شود.

    تمامي مطالبي که در مقالات مي آيند مستند و جدي هستند و در اين مقالات از فيلم ها و عکس هاي متعددي استفاده شده است. بنابراين خواهشمنديم که در آن ها تامل بفرماييد.

    لازم به ذکر است که در اين مقاله، به ترفند هاي فراماسونري در تشکيل حکومت جهاني شيطاني نيز پرداخته شده است که از جمله ي اين ترفند ها مي توان به پيشگويي هاي دروغين نوستراداموس، فيلم 300، نبرد کذايي آرماگدون و ... نيز پرداخته شده و ارتباط اين مسايل با فراماسونري نيز با اسناد و دلايل معتبر بيان شده است. بنابراين خواهشمنديم که همه ي بخش هاي مقاله را مطالعه فرماييد. پيشاپيش از سنگين بودن وبلاگ به دليل حضور عکس هاي زياد در مقالات، عذرخواهي مي نمايم.

    در ضمن وبلاگ زيبا و پرمحتوايتان را تحسين مي كنم. نظر بنده نيز در مورد پست آخرتان با نظر شما كاملاً مطابقت دارد. در مورد بحث آنتي بادي ها در پست هاي قبلي با شما موافقم، اما در مورد سرطان توضيحاتتان چندان صحيح نيست. (لازم به ذكر است كه اين مباحث اخير به رشته ي دانشگاهيمان مربوط مي شود.)

    با تشکر

    خادم الامام (عج)

    1 ) سلام

    2) ممنون كه بهم سر زدي

    3)‏ نظر ها متفاوته مهندس عزيز و نظر هر كسي براي خودش محترم

    4) من هميشه از نظرات بزرگواراني مثل شما استفاده ميكنم

    5)‏ بعداً ميگم ....جاويد وطن هميشه

    سلام
    بنده متن جديد گذاشته ام
    فكر كنم وقتشه يه چيز جديد بنويسيد

    تا بعد
    يا حق

    با درود مجدد... از آنجا كه شما ظاهرا و باطنا با بروز هرگونه تغيير ولو در نگاه به برخي مسائل كه حتي شرع نيز براي آن پاسخ صريحي ندارد، مخالفت ورزيديد بنده بر اين گمان دست يافتم كه انسان مد نظر شما نه آنوجود مقدسي است كه تقدس هر دين و باور يا حتي عرفي بواسطه وجود قدسي اوست، كه تنها پيماينده مسير مطلق و چارچوب خشك عقيده يا جامعه اي است كه قرار بود او را بسوي كمال و تعالي برساند و نه آنكه آزادي هاي به حق و مشروع او را زير پا بگذارد و آنجا كه حاضر شديد مسئله ساده دوچرخه سواري بانوان را به بهانه نگاه كوته برخي مردان بي مايه يا سوئ استفاده برخي زنان بمنظور جلب نگاههاي نامشروع غير مجاز شماريد و سپس با اندكي سفسطه و با ناديده گرفتن اصل موضوع آن را به عجب و غرور و نكوهيده بودن اين صفات مربوط دانستيد،همان نگاهي كه پيش تر در پست اخيرتان نيز با اشاره نكردن به علل آسيب هاي يك آسيب اجتماعي، و ارائه چند راه حل ساده و غير آسيب شناسانه براي درمان ان نسخه پيچيده بود، بدين نتيجه رسيدم كه نگاه شما به دين به عنوان يك ابزار نيست و برخلاف كامنتتان كاملا هدف مدار و تك محور است. فراموش نكنيم كه دين اسلام مخالفتي با زدودن عرف هاي نابهنجار ندارد كه بدان زمان كه خود تولد يافت با بسياري از آداب و رسوم ناپسند عرب مبارزه كرد. بنده قصد ارائه مقاله فمينيستي ندارم، اما به گمانم وقت ان شده كه جامعه ما از درون با تحولات فرهنگي آشنا شده، بجاي منع زنان از هرگونه فعاليت، به زنان الگوهاي صحيح رفتاري آموخته شده، تا وسيله اي براي ابراز وجود بيمار دلان فراهم نيايد. چنين اتفاقاتي چيز تازه و بعيدي نيست، في المثل در خصوص طلاق، دور زماني نبود كه اين امر شديدا مورد نكوهش واقع شده، اي بسا زنان و مرداني كه بواسطه اين عرف غريب علي رقم وجود تمامي موانع و مشكلات بايد دم برنياورده سكوت مي كردند، خوب! براي مرد كه راه ازدواجي ديگر باز بود، اما اين زن بود كه قرباني واقعه بود، اما امروز اين مسئله به عنوان آخرين راه حل قابل اجراست (هرچند كه در اين زمينه افراط و تفريط هايي صورت ميگيرد، اما گذر زمان سرانجام تعادل را پيش رو دارد)... و اين همه تفاوت هاي عيني بود كه به ديد بنده، بين پاسخ شما به انتقاد من و مطلب مطروحه در كامنتتان موجود بود (شايد بدليل فاصله غير قابل انكار فرضيه و تئوري)... اميد كه در هر دو حوزه ايمان و عمل يكسان بيانديشيم و رفتار كنيم... بنده هيچ ادعايي بر صحت عرائضم ندارم، شايد كاملا وارون بيانديشم . تنها آن بود كه انديشيدم و كم نيستند تفكراتي كه ره خطا روند... بدرود
    سلام.آقاي مهندس بي وفا شديا! هر چي دعوتت ميکنيم يه سر به ما نميزني. من با پاسخ به مطلب « اگر ميگوييد قرآن نوشته بشر است سوره اي مثل قرآن بياوريد!» از سايت افشا به روز هستم.مطلب يه خورده طولانيه اميدوارم با حوصله بخونيدش. اگر وبلاگم باز نشد از اين آدرس وبو ببين و نظر بده(البته فقط اگر باز نشد): http://antipan.blogfa.com به اميد ظهور

    با سلام و عرض احترام خدمت شما دوست بزرگوار

    بدينوسيله از جنابعالي دعوت مي گردد تا درجلسه نقد وبلاگ ها ، كه هر هفته يكشنبه ها از ساعت 17 لغايت 19 در آدرس ذيل برگزار مي گردد حضور بهم رسانيد . پيشاپيش ازحضور سبز و صميمي شما تشكر و قدر داني مي شود .

    آدرس : خيابان سيد جمال الدين اسد آبادي ( يوسف آباد ) - خيابان 21 - پارک شفق - فرهنگسراي دانشجو - سراي کتاب

    اين هفته : (يكشنبه 13/8/86 ) نقد وبــلاگ « عقيـــق »

    http://aghegh.persianblog.ir

    با تقديم احترام _ روابط عمومي

    با درود... براي بنده نيز حضور (هرچند با تاخير!) در جلسه نقد وبلاگ شما بسي ارزشمند و بياد ماندني بود... اما در خصوص بحث پيش آمده به گمانم نه به دليل فراهم نشدن فرصتي مقتضي يا شرايطي وافي كه بدليل اين مهم كه علي رغم دين مداري متقابلمان، من دين را در خدمت انسان مي دانم و شما انسان را در خدمت دين. پس اين بحث به انجام و انتهاي مشتركي دست نمي يافت... به هر روي اموختني ترين درس براي من كه شايد چيزي فراتر از اتفاق نظر يافتن بر سر مسئله اي نه چندان حياتي بود، مشاهده سعه صدر و برخورد بزرگوارانه جنابعالي با ديدگاه منتقدين بود كه به شخصه فاقد چنين موهبتي بوده و هستم، اميد كه زين پس چنين شوم!... بدرود

    بسم رب الشهدا و الصديقين

    ما به روز هستيم برادر گرامي

    علي علي

    خانم فضايلي گفت اين آخرين و جديد ترين کتابشه...


    "دستور زبان عشق"


    ...

    با مرگ ناگهاني استاد قيصر به روز هستم...

    بي بي؟

    يعني آدم نمي تونه توبه كنه؟

    يعني همه درها بسته است...؟

    ياد آخرين زيارت حضرت رقيه افتادم كه وقتي تو اتوبوس تا هتل ديگه نتونستم جلوي آهاي آهاي گريمو بگيرم...

    همه متعجب بودن...


    يكي پرسيد خانم فلاني چيزي شده؟


    ...

       1   2   3   4   5    >>    >