سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و از او پرسیدند بهترین شاعران کیست ؟ فرمود : ] شاعران در میدانى نتاخته‏اند که آن را نهایتى بود و خط پایانش شناخته شود ، و اگر در این باره داورى کردن باید پادشاه گمراه را این لقب شاید ( امرء القیس مقصود اوست . ) [نهج البلاغه]
یکشنبه 86 اسفند 26 , ساعت 12:0 صبح

به نام خالق برهانهای اصیل

سالروز آغاز ولایت و مدیریت جهانی حضرت مهدی (عج) رو خدمت شما تبریک عرض میکنم

با سلام...

ابتدا یکی از طرحایی که چند روز اخری زدم رو می ذارم اینجا...اگر کسی با کیفیتش رو می خواد بگه:

                                    

                                                                                                             

 

مدتهاست که همه ی ما یه جمله ای رو خیلی می شنویم...

" آقا ولمون کن تورو خدا....این حرفا رو این اخوندا به خورد من و تو می دن...اصلا می دونی چیه؟؟ اسلام برا زمان خودش بود....به درد الان نمی خوره....اخه هزار و چهارصد سال پیش!!! و .... "

اها...یه ذره فکر کنید !!! دیدی گفتم شنیدی...

اگر موافق باشید این موضوع رو بررسی اجمالی داشته باشیم....

بنده از دوتا قدم برای بررسی اون جمله های درون علامت استفاده می کنم :

1.     آیا اساسا دین (یا برنامه ریزی خدا برای انسان) قابل اعتماد تره یا برنامه ریزی های انسان برای انسان ؟؟

پاسخ: برای برنامه ریزی برای یک سیستم (مجموعه ای شامل اجزای مختلف که ارتباط با هم دارن و یک کلیتی رو تشکیل می دن . جامعه ی بشری هم یکی از انواع سیستم می باشد) می بایستی فردی اون رو برنامه ریزی بکنه که

·         به تمامی اجزای اون احاطه داشته باشه

·         به تمامی روابط بین اجزای اون هم احاطه داشته باشه یعنی اونها رو جزء جزء نبینه و کل اون سیستم رو بتونه نگاه کنه...

خب ... با توجه به اینکه انسانها (هم بر اساس منطق و هم بر اساس تجربه ) دو خصوصیت بالا رو  ذاتا دارا نمی باشن....پس قابلیت برنامه ریزی جامع هم برای بشریت رو ندارن...!!

توجه: این حرفم به این معنی نیست که هیچ سیستم بشری و هیچ سیستم مدیریتی و هیچ تفکر انسانس ارزش نداره....نه نه !! اصلا....ولی نکته ی مهم اینه که با اون برنامه ریزی جامع که فقط خدا می تونه برای بشر داشته باشه اولا : تعارضی نداشته باشن و ثانیا : برای ایجاد بهترین برنامه می بایستی هم راستا و هم جهت باشن با برنامه ی الهی....

و اما گام دوم :

2.     (با توجه به پذیرش برتری مکتب الهی) آیا با گذشت زمان اسلام (به عنوان آخرین ورژن و تشیع به عنوان اخرین ادیشن مکتب الهی اصیل)  کهنه نمی شه؟؟ آیا اسلام الام هم به درد انسان قرن 21 ایی می خوره؟؟

برای این امر ابتدا می خوام بررسی کنم که آیا با توجه به قابلیت اسلام به عنوان اخرین دین الهی این حرف منطقی هست و یا خیر؟

(لطفا از اینجا مخصوصا کمی دقت کنید اگر مخالف بودید خوشحال خواهم شد نظر شریفتون رو بدونم)

از یک دیدگاهی اسلام رو می شه به دو بخش تقسیم کرد:

1.     اصول ثابت

2.     اشکال یا قاب ها و یا فریم ها (و یا فرضا ظاهر)

اسلام چه در بخش قرآن و روایات و چه در بخش نحوه ی عملکرد(سیره) معصومین  به عنوان رهبران مکتب الهی »

اولا : تشکیل شده از یکسری اصول ثابت و همیشگی در تمامی ابعاد و فاز های اصلی زندگی فردی و اجتماعی .

اصل  چیست؟ اصل گزاره یا خبریست اموختنی که فارق از زمان و مکان و موقعیت ,همیشه برقرار است.

از اصول اجتماعی (مثل اصل احترام به بزرگتر یا اصل حجاب ) گرفته تا اصول فردی (مانند اصل نیاز انسان به عبادت خالق و ..) در این دسته خواهند بود.

دوما : در این دین الهی اسلام (قرآن+ روایات+ عملکرد معصومین) علاوه بر بخش اول , بخش دیگری وجود دارد به نام شکل و یا قاب عمل و یا ظاهر عمل....

قاب یا شکل عمل دیگه مثل اصل . اصول ثابت نیستند....بلکه مواردی هستند که با توجه به شرایط زمان و مکان و غیره.... بر اساس اصول ثابت(مورد اول) بیان و یا رفتار شدند...!!

 برای درک بهتر باید گفت »

در واقع اسلام ابتدا یکسری اصول رو مطرح کرده که عاری از زمانه و تا ابد صحت داره( برای اثبات این که چرا اصول ثابت هستند می شه بحث کرد ولی در این مقال نمی گنجه) و بعد برای درک بهتر ذهن انسان می اد و یکسری مثال ها می زنه (همون فریم ها و یا ظاهر عمل)

دقیقا روش مطرح شدن این دین بسیار زیبا و منطقیست ....مثل یک معلمی که ابتدا تئوری درس رو توضیح می ده و بعد برای درک بهتر موضوع  مثال هایی می زنه (مانند اصل جمع و بعد مثالی برای اون در دبستان)

مثال : پیامبر (ص) هنگام راه رفتن در بیرون منزل به هر که می رسید سلام می کرد

اصل : احترام به دیگران

قالب و ظاهر : سلام کردن به دیگران

همونطور که می بینید اصلی که پیامبر(ص) بیان کردند یک اصل همیشگیست....اما ظاهر اون و درواقع نحوه ی بروز عملکرد اون که سلام کردن به تمامی افراد جامعه باشه شاید امروزه در عرف جامعه ی پیچیده ی امروزی صحیح نباشه یعنی قالب عمل حتما نباید ثبات داشته باشه.

 

نتیجه گیری

امروزه افرادی حالا یا از روی آشنا نبودن با عملکرد دین و یا از جهات دیگه مثل دشمنی و ... سعی در سفسطه در این مورد یعنی ناکارامدی دین دارند:

و به این صورت عمل میکنند که: مثالی از اسلام و یا سیره ی عملی ائمه می زنند و بعد می گن در دنیای امروز این دین ناکارامده...

چرا سفسطه میکنند؟ چون که اسلام هیچ وقت نمی گه تمامی ظاهر عمل کرد های ما باید بر اساس ظاهر عملکرد های ائمه باشه .اسلام می گه اصول هستن که ثابتن و ظاهر عمل باید بر اساس اصول پیاده بشه.

 مثلا اصل آراستگی در اسلام وجود داره...اما ایا الان می شه نحوه ی پوشش انسان عادی مثل ائمه باشه؟؟

اما اگر ما در مقام عملکرد در شرایطی قرار گرفتیم که موقعیت دقیقا شبیه موقعیتی بود که فرضا یکی از بزرگان و در راس اون ائمه قرار گرفته بودن برای بهره وری حداکثر بهتر است ما ظاهر عملمون هم مانند عمل اون بزرگواران باشه!

 

و در اخر(خیلی مهم): با توجه به بررسی بالا و اینکه اسلام در اصل متشکله از اصول ثابت...این حرف بعضی از عزیزان که می گویند:

" اسلام به درد همون 1400 سال قبل می خوره  و نه الان و مشکلات الان و نمی تونه حل کنه "

اونقدر خنده داره که کسی بگه :

" آقا اصل فیثاغورث به درد همون سالهای قبل از میلاد می خوره...مثلا الان مثلثهای امروزی از قاعده ی فیثاغورث پیروی نمی کنن "

نه؟ در جواب به فردی که جمله ی آخر رو گفت چی می گید؟؟؟

 

البته در باب ابدی بودن اسلام فاز های دیگه ای هم وجود داره که در موقع مناسب می شه به اونها پرداخت....

یا علی مدد

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

پارسی بلاگ جان بای بای
شاید آخرین
مدتی که نبودم و عناوینی بی ربط بهم که مشغله های تحلیلی فکرم بودن
امام صادق (ع) و شعری از برای او
[عناوین آرشیوشده]