سلام
خيلي خوب بود
موفق باشيد
بسم رب النوراي فاطمه!... عشق را ز تو بايد آموخت، و مناجات و عبوديت را، و صميميت را، و خدا را هم، بايد از کلام تو شناخت، که خانه دل از نام تو عرفان دارد. سلام بر تو اي ژرفاي آفتاب آفرينش!
سلام خدمت شما برادر بزرگوارم. خوبيد؟پيشاپيش فرا رسيدن سالروز ميلاد باسعادت زلال کوثر، حضرت فاطمه زهرا (س) رو تبريک عرض ميکنم
يا علي
سلام!
در مورد علامت تعجب بعد از علامت سوال خدمتتون عرض كنم شما كه اينقدر اهل مطالعه هستيد چرا؟! واقعاً خيلي سوالتون بي معني بود.
در مورد اينكه فرموديد من روحيه ي انتقاد پذيري دارم بايد عرض كنم شما از كجا به اين نكته ي كاملاً زيبا(!) رسيديد؟! باز هم در مورد اين حرف از شما تعجب مي كنم. شايد خوب باشه بدونيد هر منتقدي هم نقد پذير نيست. در هر حال به سوالتون جواب مي دم.در مورد سوالتون راجع به هدفم از ايجاد وبلاگ گفتن نگيد! مي دونيد يعني چي يعني اينكه نگيد ديگه يعني بعضي چيزا اسرار مگويند.
در ضمن در مورد مخاطب خاص خدمتتون عارضم آيا دليل بر اينه كه وبلاگ خصوصيه؟ آقاي محترم در اين مواقع دفترچه ها بهتر به آدم كمك مي كنند تا صفحات عمومي كه همه مي خونند... من مي نويسم تا همه بخونند ولي...
سبز باشيد و پايدار
خدانگهدار./
ادامه..
لذا بنده در اين پستها از تئوري هاي مختلفي مانند تئوري فازي و سيستمها و ...به عنوان ابزاري براي اثبات استفاده مي كنم....
و در نتيجه خواننده اين حق رو داره اگر ادعا مي كنه اشتباهه دليل بياره و بگه به فلان دليل اين نتيجه گيريتون اشتباهه...
ضمنا در مورد اينكه فرموده بوديد بايد از دين به علم نگاه كنم بله اون هم يك حرف و يك قضيس....
ولي خيلي افراد اون راه رو رفتن....عزيز جان در كل بنده با توجه به ابتداي عرايضم يك رابطه ي برگشتي براي علم و دين حقيقي قايلم ...يعني وقتي از علم به دين مي رسي مي توني از دين به علم هم برسي...
يا حق
ادامه....
وقتي حقيقت و وجود يك علمي براي شما اسباط مي شه مي شه ازش استفاده كرد....
يك نقد بنده به جملات زيباتون...
يك وقت بنده دنبال ماهي هستم يك وقت دنبال ماهيگيري هستم.... يعني يك وقت به دنبال درك و انتقال اطلاعات و يك وقت هم به دنبال درك و انتقال راهكار هايي براي تحليل....
در بسياري موارد حقيقت تئوري ها و نظريه ها براي ما اثبات مي شه و لذا مي شه از ديدگاه هاي مختلفي به اونها نگاه كرد...مثال مي زنم...
مثلا شما مي دونيد در يك دمايي براي آب عمل جوش رخ مي ده خب؟ حالا مي خواي از ديدگاه مختلف اون رو نگاه كني...
مي ايي از ديدگاه سانتيگراد يك بار بررسي مي كني ...يك بار از ديدگاه كلوين و يكبار هم فارنهايت....مي بيني سه عدد مختلف به دست اوردي ولي در اصل همشون ديدگاه هايي مختلف براي اثبات يك حقيقت به نام جوشيدن اب هستند...
به نام الله
دوست عزيز ممنون از نقدت...البته شما نگرانيتون به نظر بنده از اين بابته که به علت نقص علم بشري و اينکه امکان داره علم بشري نقض بشه و از اعتبار ساقط بشه نبايد با اين رويکرد وارد شد...
خب تا حدودي حق داريد....فرموده بوديد که بايد از دين به علم نگاه کرد تا از دين به علم...به نظر بنده علم حقيقي و دين حقيقي با هم ارتباط و تعامل نزديک داره...
اين بار مي خوام كاملاً جدي از شما تشكر كنم چون هم بادقت نقد رو مي خونيد(گرچه خيلي كوچكتر از اونم كه به حرفام نام نقد زده بشه) و هم اينكه اين حرفا رو مي پذيريد.
جداً من اصلاً نخواستم با طعنه حرف بزنم چون نيازي به اين كار ندارم به خاطر اينكه اعتقاد دارم وقتي ميشه حرفارو كالاً شفاف زد طعنه چرا؟!
در ضمن من كاملاً به ياد دارم كه در جمله نويسي دوم ابتدايي اصلاً نگفتن كه هي ميشه بي ربط علامت تعجب چاشني كار كرد مي دونيد شما يا مدرسه ي فوق هوشياراني تشريف مي برديد يا نه كاملاً مدرسه تون عادي بوده ولي درساتونو خوب فرا نگرفتيد!!! آخه مي دونيد من در زمينه ي انشا هيچ ايرادي بهم وارد نيست جداً خدمتتون عرض كردم.
راستي يك نكته كه فراموش كرده بودم: در مورد مطلبم فرموده بوديد كه زيادي حياط خلوتي بود بايد خدمتتون عرض كنم من هم مخاطبان خاص و نزديك خودمو دارم و چون هميشه فقط عادت به نوشتن دارم اين مطلبو پست كردم.
در ضمن من هدفمم از اينكه گفتم نوشتنتون براي سني الف مناسبه اين نبود كه مثلاً سطح علميم خيلي بالاست فقط خواستم بگم اينقدر ساده(فقط در حد مثلاً) بيان نكنيد چون واقعاً خيلي آدم عصبي ميشه مي بينه نويسنده ي مطلب تصميم داره روان بيان كنه باور كنيد كه ياد داستان گويي در مهد كودك ها افتادم!!! شما لااقل حد وسط رو در نظر بگيريد...
ببخشيد خيلي طولاني شد ولي هنوز مقدار زياديش مونده بود!!!!!!!!!!
از نظر من اگر بنا باشه ما روح و جسممون رو مديريت كنيم توفيقات زيادي نصيبمون ميشه
ولي ما همه جوره توي مديريت مشكل داريم براي همين روز به روز روح و جسممون ار مسير اصلي تعالي بيشتر منحرف ميشه
خيلي جالب بود
موفق باشيم