درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <    <<    6   7   8      >
 
گويا شما اينجا را سال به دوازده ما به روز نمي كنيد!
+ مهندس شيعه 

بسم الله

در جواب دوست خوبم جناب امير رضا...

اولا از ادبت خيلي خوشم اومد كاشكي هم لينكي هاتونم كمي از ادب شما درس مي گرفتن

ايديت رو ادد كردم...

ضمنا من دعوا ندارم با كسي ايشون متاسفانه پابرهنه لطف فرمودند...چون از اولم من از شما پرسيدم...

البته نمي دونم قبلا هم گفتم يا نه اسم وبلاگت قشنگه ولي شايد به نظر من منطقي نباشه...اما قشنگه!

يا علي داداش

+ مهندس شيعه 

In god

در جواب خانوم الهام...

1-خانوم محترم...گويا شما در مواجهه با افراد مخالفتون تمركز ادبيتون و البته ادبتون رو از دست مي ديد و اين وجهه ي خوبي لااقل براي خودتون نداره...

2-من اصولا از جايي كپي پيست نميكنم...بهتر بود براي اينكه بيشتر حرفتون به حقيقت نزديك باشه بريد لااقل به روند پستهام نگاه بندازيد...كه تحليلي ان يا كپي پيست!

3-خوشا به سعادت شماكه خيلي وقته بزرگ شديد...ولي در عجبم كه هنوز معني سفسطه رو نمي دونيد ولي بي رويه ازش ا ستفاده ميكنيد...براي اطلاعتون بگم كه وقتي طرف رو متهم به استفاده از سفسطه ميكنند كه طرف لااقل شروع به اثبات كرده باشه...در صورتي كه من اول با سوال از شما و از اميرضا حرفم رو شروع كردم...متاسفم!

4-دكتر علي شريعتي مرد بزرگي بود و در زمانه اي بسيار مفيد ، ولي اسطوره ي فكري من نبود...البته اينكه ايشون فرمودند من علي رو نشناختم اولا نشان از بزرگي اميرالمومنين داره دوما گرچه بسيار از كتابهاي شريعتي مثل فاطمه فاطمه است كتابهاي زيبايي بودند اما كتاب حسين وارث آدم شريعتي شايد دليلي بر عدم شناخت او از شخصيت حسين و حضرات اهل بيت باشه....يك كتاب ضعيف!

5-ضمنا من در مورد خيلي چيزها فكر كرده ام و اين هم!!!‏ شما بهتره قبل از هر چيزي پاسخي اگر داشتيد بر سوالاي من بديد...و بعد من رو به فكر دعوت كنيد...

ضمنا به آرامش دعوتتون ميكنم...

و شمارو به عشق پوشاليتون مي سپارم! و در عجبم كه حرف اشتباهي كه يه عده يه دوره اي به زبونشون آوردن چرا يكي مثل شما بايد بعد از مدتها داد بزنه و بگه و بدون دليل هم اينقدر يقه ي بقيه رو بگيره!

هوالحيّ

كسي همين نزديكيا مُرد .....

براي سلامتي!!! روحش فاتحه مع الصلوات

يازهرا

اين بحث كي جمع ميشه؟!

يه كمي كه فكر كني ميفهمي كه خدا رو چرا آيئنه گفتن / فقط يه كم فكر كني ميفهمي كه چرا حقيقت مثل آئينه است و چرا دست خداوند و آدمها هر تكه از اون رو دارن و از همش بيخبرن و خدا فقط ميدونه كمي جوابت رو دادم بشين فكر كن / متاسفم برات كه فقط يه سري كتاب ميخوني و از روش توي وب لاگت كپي ميكني / و قرارت رو از ياد ميبري و سفسطه ميكني / خيلي مونده تا بزرگ بشي هر چند كه تحصيلات يا سن و سالي هم داشته باشي

فقط كپي / حفظ و باز گو كلماتي مثل اجرت با امام حسين (ع)

يا مثل يا علي (ع) بدون اينكه اصلا بدوني اينا كين تو وب لاگت اسم ميبري ازشون دكتر شريعتي با اون همه عظمت و دانش گفت من از علي هيچي نميدونم و بعد شما ها !!!!!عجب !!!! و خيلي چيز هاي ديگه ......

بدرود .

ممنون از نظراتت و اين همه اطلاعات که در اختيار من قرار دادي!
مي تونيم بحث كنيم بالاخره يكيمون قانع شيم!

فقط اينو بگم:
نام گذاري وبلاگم مسببش يه حس از سهراب سپهري بود و همون آيه از قزآن كه چند مدت ذهنمو مشغول كرده بود!
اگر مايل بوديد آي دي منو اد كنيد يه چت مفصل انجام شه!

راستي راجع به اون دوستمون هم كه جواب شما رو داده بود من خودم به شخصه ناراحتم!

وبلاگم شده جاي دعواي دو تا تحصيل كرده مملكت!

حالا حرف مي زنيم

بسم الله

سلام جناب مهندس

خوب هستيد؟ والا من كه لينك شما رو پاك نكردم.شما هم لينك منو داريد پس لابد منظورتون از هم لينكي تبادل كامنت بوده!

درهرحال خوشحال شدم كه تشريف آورديد!همون مطلبي كه در مورد كميت و كيفيت فرموديد قبول دارم ليكن بنده كيفيت رو هنوز فداي كميت نكردم و اميدوارم كه در مورد كامنت ها و وبلاگ دوستان اين اتفاق نيفته!( آخه اين ارتباطات مجازي چيه كه تازه كيفيت رو هم از دست بده؟!!)

در هر حال...

ببينيد با مطلب غزه عليه السلام كلي حال كردم.دستت درست مهندس! دلم خنك شد.گروه گروه شيعه هاي پاكستان درو ميشن كسي جيكشم در نمياد...بماند.

خدا هممونو عاقبت بخير كنه.

يا علي/

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!111

+ مهندس شيعه 

در پاسخ به قطعه اي از خدا

بسيار زيبا فرموديد...

اما از روحم در او (يا آن)دميدم ... با قطعه اي از خدا بودن فرق داره...اون جمله ي زيباي خداوند بيشتر به معني ژيدايش صفات بلقوه ي غير ذاتي خداوند در انسانه! که بلقوه است!! دليل عينيش هم شايد به نوعي تفاوت بين ادمها و وجود ادمهاي پست و همچنين ادمهاي خوب باشه!

ضمنا نفخت فيه من روحي...تداعي کننده ي يک مفهوم ذهني و متافيزيکيست و نه يک مفهوم فيزيکي مثل قطعه! قطعه يعني چيزي که داراي ابعاد فيزيکي باشه...ببخشيد البته بنده رشتم مهندسي صنايع بوده و با قطعه و قطعات زياد سر و کار داشتم...

و هم اينکه عبارت قطعه اي از خدا به صورت غير مستقيم اين مفهوم رو تداعي ميکنه...چون قطعه داراي مفهوم فيزيکيه پس مجموعه ي کل هم داراي ويژگي هاي فيزيکيه...که اون مجموعه ي بزرگتر خداست!!!

البته اين تعابير فيزيكي براي مسايل متافيزيكي بيشتر تعابير مسيحيت تحريف شده بود كه متاسفانه در ادبيات خيلي از ماها امروزه رسوخ كرده!

نفخت فيه من روحي-سوره ص

مبناي اسم وبلاگ من!

+ مهندس شيعه 

بسم الله

سلام در پاسخ به خانوم "الهام"..

سرکار خانوم محترم..اولا خوش اومديد...دوما بنده آيا از شما پرسيدم؟ سوما در وبلاگ اپيس او گاد رفتم و نظر مبارکتون رو ديدم!

چهارما..به نظر شما سفسطه يعني چي؟؟؟

پنجما...اين مطلبي که شما لطف فرموديد يک تعبير پلوراليستي از حقيقته! اونم پلوراليستي ديني !

اما اين جملاتتون که بيشتر و پيشتر از نقطه نظرات دکتر سروش بود رو ديده و شنيده بودم! بارها!

اما اگر استدلالي برش داريد و اين تعبيرتون يک تعبير ادبي و خيالي نبوده لطفا بگيد...

1- به چه لزومي حقيقت رو به آينه تشبيه کرديد؟؟؟

2-ببخشيد خداوندي که شما مي پرستيد اينقدر حواسش پرته که اون آينه(با فرض قبول تشبيه حقيقت به آيينه)از دستش سر بخوره و بيفته و بعدم بشکنه!؟؟؟ اون وقت چرا؟؟؟

3-چرا حقيقت رو به جوراب تشبيه نکرديد که نه بشکنه و کش بياد !!!؟؟؟

4-از کجا مطمئنيد اتفاقي که براي حقيقت افتاد هميني بود که مبذول فرموديد؟؟؟

5-بعدم ، من از بلاگر قطعه اي از خدا پرسيدم که چرا قطعه اي از خدا!!! شما براي من تکه تکه شدن حقيقت را مثال زديد! اگر در جواب اون بوده ايا شما " حقيقت " را همان " خدا " مي دانيد؟؟ و در صورت جواب مثبت ايا خداي شما اکنون تکه تکه شده؟؟؟

6-موفق و مويد باشيد

يا علي

+ . 

حقيقت آيئنه اي بود در دست خداوند بر زمين افتاد و شكست هر كس تكه اي از آن را برداشتو خود را در آن نگاه كرد و گمان برد كه حقيقت پيش اوست در حالي كه حقيقت پيش همگان پخش بود !!!!!

شايد تفسير ي باشد برايت كه قطعه اي از خدا رو به ياد داشته باشي . اگر سفسطه نكني !!!!!!

با در پنجاه توماني! به روزم و منتظر حضور سبزتان
 <    <<    6   7   8      >