ادامه جواب به نوازنده گان ناقوس مرگ
دقيقا شما هم همينطور استدلال مي کنيد >>>> با توجه به يک تفکر جز نگر !!!
ببخشيد حاضريد علمي بحث کنيم؟؟؟
باشه!!
روند علمي غالب تاريخ روند کل نگرانه ي بشريت تا رنسانس بود....
يعني بشريت تا زمانه رنه دکارت يا رنسانس تا يه واقعه اي رو مي ديد سريع ارجاع مي داد به خدا..بدون ديدن " سير علت و معلولي " >>>>>
از زمان رنه دکارت با توجه به اصول روش تحقيقي که بنا مي کنه بشريت به سمت جز نگري پيش مي ره و اين باعث پيشرفت بي رويه ي علم مي شه...
در سال 1940 نگرش سيستمي به عنوان راه گشا ترين نگرش مطرح مي شه..
جالبه اولين مکتبي که اين تفکر کل نگرانه رو عملا رد مي کنه و به جز نگري خط بطلان زد و تفکر از نوع سيستمي با عنوان امروزي بنا کرد....اسلام بود....که امام صادق (ع) مي بينيم در زماني که سطح معلومات جامعه به حد اکثر رسيده بود دقيقا در کلاسشون مطرح مي کنند.....
بله >>>سير هاي علت و معلولي که اون سير از خدا به عنوان علت تامه شروع و به وقوع يک پديده مي انجامه...که در اين ميون دقيقا علتهاي مادي و معنوي ديگه هم در نظر گرفته شده...!!!!
اين تفکر در تمامي سطوح در اسلام مطرح شده