به نام خالق برهانهای اصیل
سالروز آغاز ولایت و مدیریت جهانی حضرت مهدی (عج) رو خدمت شما تبریک عرض میکنم
با سلام...
ابتدا یکی از طرحایی که چند روز اخری زدم رو می ذارم اینجا...اگر کسی با کیفیتش رو می خواد بگه:
مدتهاست که همه ی ما یه جمله ای رو خیلی می شنویم...
" آقا ولمون کن تورو خدا....این حرفا رو این اخوندا به خورد من و تو می دن...اصلا می دونی چیه؟؟ اسلام برا زمان خودش بود....به درد الان نمی خوره....اخه هزار و چهارصد سال پیش!!! و .... "
اها...یه ذره فکر کنید !!! دیدی گفتم شنیدی...
اگر موافق باشید این موضوع رو بررسی اجمالی داشته باشیم....
بنده از دوتا قدم برای بررسی اون جمله های درون علامت استفاده می کنم :
1. آیا اساسا دین (یا برنامه ریزی خدا برای انسان) قابل اعتماد تره یا برنامه ریزی های انسان برای انسان ؟؟
پاسخ: برای برنامه ریزی برای یک سیستم (مجموعه ای شامل اجزای مختلف که ارتباط با هم دارن و یک کلیتی رو تشکیل می دن . جامعه ی بشری هم یکی از انواع سیستم می باشد) می بایستی فردی اون رو برنامه ریزی بکنه که
· به تمامی اجزای اون احاطه داشته باشه
· به تمامی روابط بین اجزای اون هم احاطه داشته باشه یعنی اونها رو جزء جزء نبینه و کل اون سیستم رو بتونه نگاه کنه...
خب ... با توجه به اینکه انسانها (هم بر اساس منطق و هم بر اساس تجربه ) دو خصوصیت بالا رو ذاتا دارا نمی باشن....پس قابلیت برنامه ریزی جامع هم برای بشریت رو ندارن...!!
توجه: این حرفم به این معنی نیست که هیچ سیستم بشری و هیچ سیستم مدیریتی و هیچ تفکر انسانس ارزش نداره....نه نه !! اصلا....ولی نکته ی مهم اینه که با اون برنامه ریزی جامع که فقط خدا می تونه برای بشر داشته باشه اولا : تعارضی نداشته باشن و ثانیا : برای ایجاد بهترین برنامه می بایستی هم راستا و هم جهت باشن با برنامه ی الهی....
و اما گام دوم :
2. (با توجه به پذیرش برتری مکتب الهی) آیا با گذشت زمان اسلام (به عنوان آخرین ورژن و تشیع به عنوان اخرین ادیشن مکتب الهی اصیل) کهنه نمی شه؟؟ آیا اسلام الام هم به درد انسان قرن 21 ایی می خوره؟؟
برای این امر ابتدا می خوام بررسی کنم که آیا با توجه به قابلیت اسلام به عنوان اخرین دین الهی این حرف منطقی هست و یا خیر؟
(لطفا از اینجا مخصوصا کمی دقت کنید اگر مخالف بودید خوشحال خواهم شد نظر شریفتون رو بدونم)
از یک دیدگاهی اسلام رو می شه به دو بخش تقسیم کرد:
1. اصول ثابت
2. اشکال یا قاب ها و یا فریم ها (و یا فرضا ظاهر)
اسلام چه در بخش قرآن و روایات و چه در بخش نحوه ی عملکرد(سیره) معصومین به عنوان رهبران مکتب الهی »
اولا : تشکیل شده از یکسری اصول ثابت و همیشگی در تمامی ابعاد و فاز های اصلی زندگی فردی و اجتماعی .
اصل چیست؟ اصل گزاره یا خبریست اموختنی که فارق از زمان و مکان و موقعیت ,همیشه برقرار است.
از اصول اجتماعی (مثل اصل احترام به بزرگتر یا اصل حجاب ) گرفته تا اصول فردی (مانند اصل نیاز انسان به عبادت خالق و ..) در این دسته خواهند بود.
دوما : در این دین الهی اسلام (قرآن+ روایات+ عملکرد معصومین) علاوه بر بخش اول , بخش دیگری وجود دارد به نام شکل و یا قاب عمل و یا ظاهر عمل....
قاب یا شکل عمل دیگه مثل اصل . اصول ثابت نیستند....بلکه مواردی هستند که با توجه به شرایط زمان و مکان و غیره.... بر اساس اصول ثابت(مورد اول) بیان و یا رفتار شدند...!!
برای درک بهتر باید گفت »
در واقع اسلام ابتدا یکسری اصول رو مطرح کرده که عاری از زمانه و تا ابد صحت داره( برای اثبات این که چرا اصول ثابت هستند می شه بحث کرد ولی در این مقال نمی گنجه) و بعد برای درک بهتر ذهن انسان می اد و یکسری مثال ها می زنه (همون فریم ها و یا ظاهر عمل)
دقیقا روش مطرح شدن این دین بسیار زیبا و منطقیست ....مثل یک معلمی که ابتدا تئوری درس رو توضیح می ده و بعد برای درک بهتر موضوع مثال هایی می زنه (مانند اصل جمع و بعد مثالی برای اون در دبستان)
مثال : پیامبر (ص) هنگام راه رفتن در بیرون منزل به هر که می رسید سلام می کرد
اصل : احترام به دیگران
قالب و ظاهر : سلام کردن به دیگران
همونطور که می بینید اصلی که پیامبر(ص) بیان کردند یک اصل همیشگیست....اما ظاهر اون و درواقع نحوه ی بروز عملکرد اون که سلام کردن به تمامی افراد جامعه باشه شاید امروزه در عرف جامعه ی پیچیده ی امروزی صحیح نباشه یعنی قالب عمل حتما نباید ثبات داشته باشه.
نتیجه گیری
امروزه افرادی حالا یا از روی آشنا نبودن با عملکرد دین و یا از جهات دیگه مثل دشمنی و ... سعی در سفسطه در این مورد یعنی ناکارامدی دین دارند:
و به این صورت عمل میکنند که: مثالی از اسلام و یا سیره ی عملی ائمه می زنند و بعد می گن در دنیای امروز این دین ناکارامده...
چرا سفسطه میکنند؟ چون که اسلام هیچ وقت نمی گه تمامی ظاهر عمل کرد های ما باید بر اساس ظاهر عملکرد های ائمه باشه .اسلام می گه اصول هستن که ثابتن و ظاهر عمل باید بر اساس اصول پیاده بشه.
مثلا اصل آراستگی در اسلام وجود داره...اما ایا الان می شه نحوه ی پوشش انسان عادی مثل ائمه باشه؟؟
اما اگر ما در مقام عملکرد در شرایطی قرار گرفتیم که موقعیت دقیقا شبیه موقعیتی بود که فرضا یکی از بزرگان و در راس اون ائمه قرار گرفته بودن برای بهره وری حداکثر بهتر است ما ظاهر عملمون هم مانند عمل اون بزرگواران باشه!
و در اخر(خیلی مهم): با توجه به بررسی بالا و اینکه اسلام در اصل متشکله از اصول ثابت...این حرف بعضی از عزیزان که می گویند:
" اسلام به درد همون 1400 سال قبل می خوره و نه الان و مشکلات الان و نمی تونه حل کنه "
اونقدر خنده داره که کسی بگه :
" آقا اصل فیثاغورث به درد همون سالهای قبل از میلاد می خوره...مثلا الان مثلثهای امروزی از قاعده ی فیثاغورث پیروی نمی کنن "
نه؟ در جواب به فردی که جمله ی آخر رو گفت چی می گید؟؟؟
البته در باب ابدی بودن اسلام فاز های دیگه ای هم وجود داره که در موقع مناسب می شه به اونها پرداخت....
یا علی مدد
به نام خالق برهانهای اصیل
با سلام...
چند مطلبی بود که روشون فکر کرده بودم اما به علت عدم وقته کافی و موارد دیگه نشد که به عنوان پست بفرستم..
به فکرم رسید چنتا طرحی که در این ایام زدم رو بذارم ...
کشیدن اینها به این صورت بود که اول فکرش تو ذهنم می اومد بعد با استفاده از توانایی نسبتا کمی که در کار با فتوشاپ داشتم به اون مفهوم ذهنیم یه عینیتی می دادم...!!!
خوشحال می شم تحلیل شما رو هم بدونم...
مفهوم امام حسین (ع) ، ورای هر نوع تکولوژیست....و خون او و هدف او به نظرم برای جدید ترین فناوری های امروزی و آینده پیام مهمی خواهد داشت....این بر میگرده به اصولی که او در هدفش داشت...!!!!
عباس (ع) بالاتر از هر بالایست....آری همان خورشید...
او خورشیدیست که از پشت ابر می آید....و تا زمین در کنار ماست....حتی زلال زلال
او خواهد آمد....
مهدی(عج) .... همان ابر مدیر عالم...!!! شتاب دهنده ی تمامی علوم...!!! همان که همان...همان که نمی توان در چند کلمه تعریفش کرد...!!!
خب منتظر نظرات زیبا و اصلاحیه های کارای شما عزیزان خواهم بود...!!!
یا قمر بنی هاشم
In Allah we trust
ابتدا عید عجیب و بسیار بزرگ غدیر رو تبریک عرض می کنم ....!!
اساسا چرا مبحث امامت و ولایت برای ما باید مهم باشه؟؟؟؟؟
(این نوشتار چکیده ایست از مطالعات، تفکرات، بحثا و شرکت در جلسات استاد گرانقدرم حاج آقا پناهیان)
ایمان روح دین الهیست ، ایمان از مهمترین نتایج و تفاوتهاییه که یک دین الهی با یک مکتب غیر الهی داره ....
چرا که در هر مکتب غیر الهی ایمان هم " تعریف نشده است" و هم از نظر تندرو ترین طرفداران اون مکتب غیرمنطقی !!!!
ایمان= نوعی باور عقلی، قلبی و علمیست که ارتباط بسیار عمیقی (از نوع علت و معلولی ) با طهارت روح انسان دارد.
یعنی طهارت روح (پیشنیاز) >>> ایمان (پیشنیاز) >>>تعالی و موفقیت (پیشنیاز) >>>بهترین نوع ارتباط با خدا
البته متاسفانه خیلی از ما در بخش یکی مونده به آخر یعنی موفقیت موندیم !نه؟ !
خب !حالا این طهارت روح که پیش نیاز ایمان صحیحه مفهوم بسیار پیچیده ایه از درون انسانه ....چراکه انسان و متعلقاتش ذاتا پیچیدن!!
شاید بشه این طهارت عمیق رو به تواضع =/= تکبر تعبیر کرد.
حالا مهمترین شاخص برای شناخت این طهارت روح ولایت پذیری توسط انسانه !
ولایت پذیری مثل اندیکاتور معرف میزان طهارت روح انسان است .
چرا پذیرش ولایت سخت است؟؟
انسان نفسا و ذاتا برتری و تسلط همه جانبه ی فردی غیر از خدا را نمی تواند بپذیرد
حالا چرا خداوند دستوری که با فطرت انسان مغایرت داره رو به انسان امر میکنه؟ و این مشکل رو چطور حل می کنه؟؟
خداوند این مشکل فطری را بسیار ظریف حل میکند :
چون انسان ولایت خدا را ذاتا قبول دارد می گوید ، چون توی انسان ولایت مرا قبول داری ولایت آنکه من برای تو می فرستم را هم به امر من قبول کن !
یک سیکل جالب :
استفاده نخستین از ولایت الهی >>>>>پذیرش ولایت فرستادگان الهی >>>>> رسیدن به بالاترین مرتبه و کار برد از ولایت الهی
همونطور که در عکس هم مشاهده می کنیم : انگار مفهوم و منطق ولایت پذیری از تابع ریاضی Y=X2پیروی می کنه!
به انطباق آیه ی شریفه و منطق ولایت توجه کنید!
چرا خداوند مستقیما دستور نفرمودند که از خود او تبعیت کنیم؟؟؟؟ مگه مهم تبعیت از خدا نیست ؟ آیا ولایت نوعی دور باطله؟؟؟؟
خداوند می فرمایند : من تمامی صفاتم را به بندگان مومنم میدم ، جز صفت تکبرم را !
فلذا تکبر مخصوص خدا و تواضع مخصوص انسان است..
خب یادتونه گفتیم تواضع در مقابل خدارو می شه همون طهارت روح نامید؟؟؟
سه حالت برای تبعیت انسان از خدا وجود داره:
1) مستقیما از خدا 2) تبعیت از موجودی عجیب الخلقه 3) تبعیت از فردی ظاهرا مانند خودمان
1)خداوند خیلی از ما بزرگتره ...شاید در وحله ی اول بسیاری از افرادی که هنوزبه طهارت روح کامل هم نرسیده اند به خاطر فاصله ی فاحش بین انسان و خدا ولایت اورو به صورت ظاهری بپذیرند ، فلذا در وحله ی اول این نوع ولایت عقلا نشون دهنده ی یک پاکی باطن نمی تونه باشه...
2)خداوند می تونست موجودی عجیب و غریب رو بفرسته و اطاعتش رو بر ما واجب کنه.....مثلا یه موجود عظیم الجثه ، ولی باز هم به دلیل عجز کامل و بدیهی و اختلاف فاحش متکبرین هم اطاعت کننده بودند...!!!
(توجه کنید دو منطق بالا خطای بسیار زیادی داشتند پس در حالت بهینه ی آزمایش قرار ندارند)
3) در این حالت خداوند افرادی مثل خودمون رو می فرسته و به امر خودش تبعیتشون رو واجب می کنه...و با کمی تفکر می شه فهمید که این نوع تبعیت نشون دهنده ی ماکزیمم حالت ایمان به خدا و تواضع در برابر او و طهارت روح است!!!!
از طرفی ولایت پذیری از پیامبران و ائمه باعث بکار گیری نیروی عقل به دلیل بدیهی نبودن ظاهریش می شه
( و این همون حالت بهینست برای آزمایش انسان)حالا به نظرتون همین که گفتیم خدایا ایمان آوردیم کافیه؟؟؟؟؟
آیا براى مردم شگفتآور است که به مردى از خودشان وحى کردیم که مردم را بیم ده و به کسانى که ایمان آوردهاند مژده ده که براى آنان نزد پروردگارشان سابقه نیک است کافران گفتند این [مرد] قطعا افسونگرى آشکار است >>>>>>سوره ی یونس آیه 2
حالا اهمیت ولایت تا حدودی از جنبه ی مورد نظر مشخص شد.....فلذا علت برتری روز غدیر هم بر می گرده به برتریه علت و فلسفه ی ولایت که از نظر گذشت..!!!
چند نکته و روایت زیبا :
پیامبر (ص) در زمان حیاتشون به افراد می فرمودند که علی بن ابیطالب رو با نام امیرالمومنین(ع) صدا بزنید !
پیامبر (ص) فرمودند : اگر من آنچه درباره ی علی(ع) نازل شده بگویم ، بر هیچ کجا قدم نگذارد مگر اینکه مردم خاک پای علی (ع) را به تبرک ببرند....!!!
از تمامی کسانی که با نظر بنده مخالفند خوشحال می شم نظرشون رو مبذول بفرمایند.
یا علی