يا الله
سلام
كاش عملتون مته نوشته هايه تو وبلاگتون بود كاش
خدا هدايتت كنه اگه هم هدايت نشدي.......
تا به دين خدا اسيب نرسوني
يا غفور
يا من بيده ناصيتيسلام مجدد...
توفيق اجباري در جهت عكس!
ماشاء الله شما گويا يد طولايي در بحثهاي ايدئولوي داريد
چون به قدري دقيق مطالب اينچنيني رو ميشكافين كه جايي براي حرف باقي نميذارين
اعتراف ميكنم كه در برابر شما صفر كيلومتر هستم
سلام اخوي در مورد اين داستان که ديگه اينقدر واضخ است که حرفي براي گفتن نمي ماند ...
در مورد ساير موارد ذکر شده در کامنت دوني هم اگه خيلي براتون عجيب بوده مي خوايد ميل بزنيد واضح تر بگيد تا پاسخ شبهات رو بدم شايد کوتاهي از من بوده قصد و غرضي در کار نيست والله اعلم.
که البته ما بنده ي ناپاک خداييم.
من هم اين روز رو به شما تسليت ميگم
با آرزوي اينكه در ركاب اين بزرگواران باشيم
يا من بيده ناصيتي
حضرت زهرا سلام الله عليها فرمودند :خداوندا وجودم را در نظرم خوار گردان كه از بلند پروازي سر در نياروم.
سلام، تسليت عرض ميكنم اين ايام و....تحليل جالبي بود . به روزم با متني راجع به ما و دروغ!انشاءلله هميشه مهدوي باشيد و مهدوي بمونيدالتماس دعا / يازهرا(س)
سلام! اميدوارم اين بار بتونم منطقي صحبت و نظراتمو بيان كنم.
در اون مورد كه فرموده بوديد ظاهر نتيجه ي باطنه يه قول معروفي هست كه ميگه از كوزه همون برون تراود كه در اوست . خب مسلما شخصي مثل حضرت زهرا كه يك الگو براي تمام آدم هاست باطني بري از هرگونه عيب دارند...
در ضمن نكته ي جالبي رو اشاره كرديد: كه حجاب از دو ديدگاه عرضي و طولي بيان ميشه...
تسليت عرض ميكنم
سبز باشيد و پايدار
خدانگهدار./
اين قابل توجه اونايي هست كه حجاب رو رعايت نمي كنن و بعد مي گن ما دلمون پاكه كه البته خودشون هم مي دونن دروغ مي گن.از حضرت فاطمه پاكتر هم مگه وجود داره؟فكر كنيم ببينيم ايشون چه نگاهي به فلسفه حجاب داشتن و ما چه نگاهي.
مرسي از توجهتون
من هم تسليت ميگم و اميدوارم در پناه ايشان زندگي زهرا گونه داشته باشين
اصلا اين داستان خيلي چيز عادي و مشخصيه.نمي دونم چرا براي مردم اين قدر عجيبه.
حضرت زهرا كه هيچ يه زن محجبه ي عادي هم جلوي يه كور بي حجاب نمي ره.
شئن حضرت كجا و ... .
اما يه هر حال فكر كردن خوبه.ببخشيد از پرروييم.
با سلام و عرض تسليت
حالا برداشت من از داستاني كه اشاره كرديد اين هست كه اگر حتي مطمئن هستيد طرف مقابل هيچ نظري نسبت به شما ندارد , در اين داستان فرد حتي بينايي ندارد , شما بايد واجبات و محرمات را بجا آوريد و در خيال خودتان اينطور متصور نشويد كه خب چون او فلاني هست و چون و چون و..... اشكالي ندارد من بدين صورت ظاهر شوم و...
شاد و مويد باشيد
اي آفتاب روشنم اي همسرم مرو
اينگونه از مقابل چشم ترم مرو
با تو تمام زندگيم بوي سيب داشت
اي ميوه بهشتي پيغمبرم مرو
جان مرا بگير خدا حافظي مکن
از روبروي ديده ي نا با ورم مرو
تا قول ماندن از تو نگيرم نمي روم
اي سايه بلند سرم از سرم مرو
لطف شب عروسي دختر به مادر است
پس لااقل به خاطر اين دخترم مرو