بسم الله
با سلام
در پاسخ به سخنان جناب "1 بنده خدا خطاب به صاحب بلاگ "
البته از ريتم نوشتاريتونبه احتمال نه خيلي زياد حدس مي زنم کي باشيد...........(شما بايد از طريقي بنده رو بشناسيد چراکه در وبلاگم به ظاهر ذکر نشده رشتم صنايعه)
اما فارق از اين مطلب.............
ابتدا از حضورتون در اين تارنماي مجازي سپاسگذارم.........
ثانيا............
بنده 20 سالم نيست.....اگر خددا اجازه بده سال آخرم
متاسفانه ايام امتحاناته و فکر کردن سه ساععته ي امشبم بر روي يه مساله و به جواب نرسيدن کمي روي اعصابم اثر گذاشته..........
اما جنابعالي اگر کمي بر روند بحث بنده با سرکار خانوم عليمهر توجه مبذول مي فرموديد.....شايد نظرتون فرق مي کرد...........!!!!
حدودا 5 بار به اين بزرگوار عرض کردم هدفم از مطلب چيه و باز هم ايشون بدون توجه به عرايضم صحبتاي البته در جوانبي صحيح رو ارايه فرمودند..................................................................
در مورد بعضي ديگه از جمله جناب استاد " خر + مگس "
هم مي بايستي با ادبيات و فرهنگ اين بزرگوار سخن گفت ........!!!!
در ادامه...............
بنده با نظر شما مخالفم..........
چراکه شما تنها نظريه ي خودتون رو گفتيد بي اونکه دليل و برهاني بياريد...........
دقيقا باز هم ذکر ميکنم...بنده سوادي در اين راه نسبت به خيلي از عزيزان و بزرگان ندارم............اما اگر بزرگواري بياد و حرفي بزنه که منطقم نپذيره مي تونم نظرش رو رد کنم......!!!!
بنده به پلوراليزم علمي اعتقاد دارم............گرچه راه زياده.......
ببخشيد بنده کجا گفتم...انا الحق؟؟؟؟؟
ضمنا برادر يا خواهر گرامي..........جناب يه بنده خدا............
بنده تنها از استدلال هاي رياضي محض استتفاده نمي کنم.........
متاسفانه سو برداشت شما به نظرم به دليل عدم برداشت منطقي از مفاهيم رياضي و کارکردشون باشه.............
چراکه انگار علوم معرفتي و يا علوم تجربي يا علوم رياضي هدف هستند.................شايد جنسشون فرق داشته باشه.......
اما همشون از جنس ابزار هستند ...براي رسيدن به حقيق......
من از قالب رياضي استفاده نمي کنم...از محتوا و اصول رياضي به عنوان استدلال استنتاجي استفاده مي کنم..البته در جايي که اين قابليت وجود داشته باشه..........................
اگر انتقادي داريد در اين باره...خوشحال مي شم مبذول بفرماييد
يا قمر بني هاشم