درب کنسرو بازکن برقی

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

سلام محمدرضا جان...

با توپ پر اومده بودم ازت انتقاد كنم كه واقعا دلم نيومد

اين متنو شايد يه سال پيش نوشتم... الان تو كامپيوترم پيداش كردم:

همينجوري بي مقدمه و بي بهانه:

ما همه تاريک بوديم و خسته...

و آنقدر شلوغ که هوايي براي نفسهايمان نمانده بود.

و گويي کور بوديم از بس مسيرهايمان تکراري بود؛

و مثل داستاني خاکستري هر روز تکرار مي شديم ...

و به دنبال کارگردان اين تراژدي خسته بوديم.

که ناگاه تو دميدي نمي دانم از کجا ...

ميان اين همه تاريک و

يکباره همقدم شدن با تو در مسيرهاي نو؛

نفسهايم را تازه ساخت و تمام شب هايم را سحر کرد

و اين ها همه به برکت نور تو بود.