نگاه من به آئين زرتشت ناب و نه آنچه موبدان از آن ساختن نگاه به ائيني يكتاپرستانه است كه در بين مردم ريشه دوونده بود... و چه بسا در اون امامزاده موبد پاك نهادي دفن شده بود كه مي تونست شفيع مردم نزد خدا باشه باز هم ايمان مردم مي تونست جواب بده و داد... در اينجا مهم تر از كسي كه دفن شده ايمان و باور مردمه و اين اون چيزيه كه به يك مكان تقدس واقعي مي بخشه...
اينكه شخصيت هاي داستان من در روستا زندگي مي كنند يا كلي تر بگيم قهرمانان اين نوع داستان ها بيشتر زاييده محيط هاي ساده اند بيشتر به اين مهم بر مي گرده كه زماني كه قراره از ايمان و معجزه حرفي زده بشه، ناخودآگاه خلوص و درجه باور و يقين هم مطرح مي شه و اين حقيقتيست كه در بين مردمان ساده دل يا اونهايي كه بيشتر درگير مشكلاتي چون فقرند اين معيارها بيشتر يافت مي شه تا ما و ساير مردمان شهرنشين و بي دردي كه اونقدر درگير پيچيدگي هاي زندگيم كه باورمون زنگار گرفته و ايمانمون ظاهري شده...