غروب کن! اي خورشيدبردم دروازه ي مغرب ايستاده اي چه کني؟چشم انتظاري کيستي؟غروب کن!بگذار شب بيايد.بگذار جامه ي سياهش را بر چهره ي کائنات افکند.بگذار شب بر سرم باز خيمه زند.....