فقط سوالم از شما اينه كه چرا دغدغه تون در همين حد مونده!! و اينكه آيا واقعاً به اين هم فكر كرديد كه زمان و مكان تعريف خيلي چيزها رو تغيير ميده؟! شما از اسلام تعريف و تعبيري مي كنيد كه از نظر من چهارده قرن پيش آدم ها همين تعبيرها رو مي كردن! و اگر اين نگاه رشد نمي كنه دليلش ثبوت اسلام نيست. طرز تفكري هست كه جلوي اين رشد رو ميگيره. حقيقت دين با برداشت از دين متفاوته. شما يه سري حديث رو انتخاب مي كنيد و بر اساس اونها دلايل عقلي استنباط مي كنيد. براي هر حديث منابعش رو بايد ذكر كنيد. و بايد ببينيد اون حديث آيا براي انسان قرن 21 هم مصداق داره يا نه. چون حديث با قرآن فرق داره. و اين خاصيت قرآن هست كه هميشگيه. ضمناً درباره تشخيص مصاديق اين احاديث بايد خيلي بيشتر از اين كه الان ميدونيد بدونيد. من احساس كردم سليقه شخصي و دغدغه هاي شخصيتون بر تعريفي كه از اسلام ارائه داديد مي چربه. و اصولاً شما اينقدر به يه سري مسائل فكر كرديد كه هر چيزي رو از اون منظر مي بينيد. در مورد دانشگاه ها به نظر امام خميني هم رجوع كنيد بد نيست. ضمناً به نظر من بنيان جامعه هيچ ربطي به شوخي با نا محرم نداره!!! لا اقل در جوامع امروزي. شايد در جامعه ما عقده هاي جنسي اونقدر بالا رفته كه يك شوخي ميتونه بنيان جامعه رو از هم بپاشه! و بايد علت رو در اسلامي كه شما به ملت ارائه ميديد جستجو كرد!!! (و من اسم اين اسلام رو ميذارم اسلام سطحي ظاهر گرا كه به سست بنيادي يك شوخيه در مقابل اسلام معرفتي و شخصيت ساز!)